چه شغلی را انتخاب کنم؟

چه شغلی را انتخاب کنم؟

انتخاب شغل یکی از دشوارترین و البته مهم‌ترین مراحل زندگی است. بخش عظیمی از زندگی ما، با شغل و کسب و کار حرفه‌ای ما می‌گذرد. تقریباً از آغاز جوانی (دهه ۲۰) گرفته تا اواسط میان‌سالی (دهه ۶۰) ما درگیر فعالیت حرفه‌ای خواهیم بود.

اگر این زمان یک تناسب با متوسط عمر انسانها (۸۰ سال) ببندیم،نتیجه میگیریم که نیمی از عمرمان را با شغل خود، سروکله خواهیم زد! پس انتخاب شغل در زندگی ما، اهمیت فراوانی خواهد داشت. از سوی دیگر، انتخاب شغل، در سرنوشت ما تأثیر مستقیمی دارد. اینکه پولدار باشیم یا نه، وقت آزاد داشته باشیم یا نه و حتی اینکه از زندگیمان راضی باشیم یا نه، به شغل ما برمیگردد.

اهمیت انتخاب شغل، ما را مجاب به نوشتن این مطلب کرد. در این مطلب تمام جوانب فردی برای انتخاب شغل را بررسی کردهایم. در واقع انتخاب شغل بر اساس علاقه، تحصیلات، مهارت یا استعداد در اینجا بررسی شده است. در نهایت، بعد از مطالعهی این مطلب به شما قول میدهیم که انتخاب شغل برایتان سادهتر شده باشد.

توجه داشته باشید که در کنار جوانب فردی، جوانب اجتماعی مختلف نیز وجود دارد که در انتخاب شغل تأثیرگذار است. لذا در کنار این مطلب، میبایست مقالات متعددی برای بررسی و تحلیل اجتماعی یک شغل نیز مطالعه بکنید.

انتخاب شغل بر اساس علاقهمندی

همهی ما میدانیم که شغلی که انتخاب میکنیم، باید حرفهای باشد که آن را دوست داریم. علاقهمندی یعنی بتوانیم بدون خستگی (منظور خستگی فکری و روحی است)، با حوصله، برای یک کار زمان بگذاریم. اگر کمی عمیقتر فکر کنید، میتوانید لیستی از مشاغل و کارهایی که بدان علاقهمند هستید را بنویسید.

باید اشاره کرد که این موضوع، یعنی انتخاب شغل بر اساس علاقهمندی، تنها در یک جامعهی ایدهآل محقق خواهد شد. خیلی از ما علاقهمندیهایی داریم که هیچ بستر شغلی برای آن وجود ندارد. یا حداقل در زمان فعلی، نمیتوان با علاقهمندیمان، به فعالیت حرفهای مشغول شویم.

سالها پیش را در نظر بگیرید. برای یک علاقهمند به ورزش فوتبال در زمانهای قدیم، هیچ فرصت درآمدزایی نبود. چون در آن زمان، فوتبال تنها یک ورزش یا سرگرمی بود و نه یک حرفه! بنابراین هر فرد علاقهمند به فوتبال در آن زمان، ناچار بود تا یک شغل دیگر برای گذران امور زندگی داشته باشد. این فرد نهایتاً از فوتبال به عنوان شاخهی ورزشی خود استفاده میکرد. این در حالی است که امروزه،فوتبال در لیست ورزشهای حرفهای قرار گرفته است. یعنی میتوان به کسب درآمد از فوتبال پرداخت.

بنابراین میتوان نتیجه گرفت که «علاقهمندی»، شرط لازم اما نه کافی برای انتخاب شغل است.  هرچند در مراحل بعدی، برای باقی ماندن در شغل و حرفهی انتخابی، نقش «علاقهمندی» مؤثرتر و پررنگتر دیده میشود. به عبارت دیگر، افرادی که به «علاقهمند» بودن خود برای شغل انتخابی بیاعتنایی میکنند، به احتمال زیادتری از آن شغل،پشیمان خواهند شد.

 

انتخاب شغل بر اساس تحصیلات

 

در این دوره زمانه، تقریباً اکثر افراد به دانشگاه میروند. تحصیلات و کسب مدارک دانشگاهی یک مسیر رایج بین افراد است. متأسفانه عوامل و پارامترهای زیادی وجود دارند که انتخاب شغل بر اساس تحصیلات و مدارک تحصیلی برای تمام افراد را نیز غیر ممکن میسازند.

به عنوان نمونه، شما ممکن است دانشآموختهی علم جغرافیا باشید. حتی اگر مدرک دانشگاهی شما با نمرات بالا و کاملاً ایدهآل باشد؛ اما با این حال، هیچ ظرفیت شغلی برای شما وجود نداشته باشد. چراکه چنین مشاغلی مرتبط با این رشتهی تحصیلی، در محیط زندگی شما، ایجاد نشده است.

نکتهی دیگری که سبب میشود تا انتخاب شغل بر اساس تحصیلات،صحیح نباشد؛ نامرتبط بودن ظرفیت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی با ظرفیتهای شغلی جامعه است. یعنی اگر در سال به n نفر برای شغل x نیاز باشد، تعداد صندلیهای دانشگاهها برای تربیت شغل x، به اندازهی 3n تنظیم شده است. این امر سبب میشود تا 2n نفر بعد از فارغالتحصیلی نتوانند شغل متناسب با تحصیلات خود را بیابند.

برخی از دانشگاهها و مؤسسات آموزشی نیز کیفیت پایینی دارند. دانشجو در این مراکز، نمیتواند مهارت خاصی را بهدست آورد. صرف یادگیری علم محض،چندان موفقیتآمیز نخواهد بود!

بنابراین میتوان نتیجه گرفت که زیاد به مدرک دانشگاهیتان نگاه نکنید! مگر اینکه مدرک تحصیلی شما کاملاً همسو با استعدادها و مهارتهایتان باشد.

انتخاب شغل بر اساس مهارت

 

در انتخاب شغل، «مهارت» به نسبت «علاقهمندی» و «تحصیلات» شما، نقش پررنگتری را ایفا میکند. این مهم است که شما به خوبی از پسِ انجام یک کار برآیید. همهی ارگانها و صنفها تمایل دارند تا افراد ماهر را استخدام کنند. به همین دلیل بهتر است تا متناسب با نیاز جامعه و توان فردی خود،مهارتهای جدید ایجاد و تقویت کنید. از سوی دیگر،یک فرد ماهر، بعد از کسب تجربهی لازم، به راحتی میتواند کارآفرین باشد. البته در خصوص مهارت نیز، وجود بازار کار و ظرفیت شغلی اهمیت دارد.

پس به جای تهیهی لیستی از مدارک (بدون مهارت) و یا لیست علاقهمندی، بهتر است مهارتهایی که داریم یا میتوانیم کسب کنیم را بنویسیم. مهارت،از تحصیلات بسیار مهمتر است. زیرا ترکیبی از علم و تجربه آن هم به صورت عملی در «مهارت» گنجانده شده است که برای انتخاب شغل اهمیت فراوانی دارد.

انتخاب شغل بر اساس استعداد

 

 

اصلاً میدانید که استعداد چه فرقی با مهارت دارد؟ اگر من بتوانم به خوبی نقاشی کنم، آیا من در نقاشی ماهر هستم یا استعداد نقاشی دارم؟ شاید در کلام عامیانه، این دو معنای یکسانی داشته باشند اما در واقعیت با هم متفاوت هستند.

شما وقتی در کاری مهارت دارید که بتوانید کار را به خوبی انجام دهید. پس منی که میتوانم به خوبی نقاشی کنم، در نقاشی ماهر هستم. اما اگر بخواهید استعداد مرا در نقاشی بسنجید، باید ببینید که «خوب نقاشی کردن» چقدر برای من زمانبر بوده است. ممکن است من خوب نقاشی کردن را بعد از ۵ سال بهدست آورده باشم. اما شخص دیگری (که حتی ممکن است نقاشی نکشد!) این مهارت را در زمان کمتری به دست آورد. پس او در نقاشی کردن، بااستعدادتر از من خواهد بود!

شاید کمتر کسی به این گزینه فکر کند که انتخاب شغل بر اساس استعداد هم میتواند نتیجهبخش باشد. همهی ما خلاقیتها و استعدادهای منحصر به فردی داریم که زمینهساز تقویت مهارت خاص میشود. حتی علاقهمندی و تحصیلات شما هم میتواند استعدادهای جدیدی را در شما به وجود آورد. این باورنکردنی است!

فردی را در نظر بگیرید که به راحتی میتواند در یک جمع بزرگ، حرف بزند و با شوخطبعی خود دیگران را سرگرم کند. این یک استعداد است! یعنی فرد بدون هیچ هزینهای، بدون هیچ تحصیل و کسب مهارتی، این کار را انجام میدهد. کافی است که فرد با موقعیتهای شغلی همسو با این استعداد آشنا باشد. به عنوان مثال، یک سخنران انگیزشی، یک کمدین، یک مجری برنامه (رادیویی یا تلویزیونی) وبا داشتن این استعداد، بسیار موفقتر خواهد بود.

چه شغلی را انتخاب کنم؟

 

 

تا اینجا در این مطلب، با پارامترهای فردی مختلفی که در انتخاب شغل تأثیر دارد، آشنا شدید. اگر بخواهیم این پارامترها را به ترتیب الویتبندی کنیم، مقام اول را به «استعداد» و جایگاه دوم به «مهارت» اختصاص میدهیم. پس توصیه میکنیم با خودتان فکر کنید و استعدادهای خاصی که دارید را بنویسید. سپس از روی لیست استعدادهایتان ببینید کدام استعداد را میتوانید پرورش دهید. استعدادی که پرورش دهید و روی آن کار کنید، نهایتاً یک مهارت به درد بخور و کاربردی میشود. در کنار این لیستها، در نظر داشته باشید که علاقهی شما هم اهمیت دارد. در واقع این علاقهی شماست که میتواند جای پایتان را در شغل مورد نظر، تثبیت کند.

یک هشدار مهم!

البته تهیهی لیست استعدادها، به تنهایی کافی نیست! شما بایستی جامعه و بازار کار را نیز ارزیابی کنید. ممکن است برای این کار، به کمک متخصصان طرح توجیهی و بازاریابان نیاز پیدا کنید. گاهی بازار یک حرفه، آنقدر اشباع است که پیدا کردن جایگاهی در بازار، نیاز به یک استعداد یا مهارت خاص و فوقالعاده دارد. گاهی نیز در زمان و مکانی که هستیم،نمیتوان روی یک استعداد برای کسب مهارت (و نهایتاً ورود به بازار کار) سرمایهگذاری کرد.

در ضمن فراموش نکنید که گاهی پیش میآید که شکست بخوریم! البته اگر همهچیز دقیق و متعادل پیش برود، احتمال شکست نیز بسیار اندک خواهد بود. اما فراموش نکنید تمام موارد در کنترل شما نیست! بازار، وضعیت صنعت و اقتصاد کشور، روابط با کشورهای دیگر ودر یک زمان میتواند تغییرات کلانی را در پی داشته باشد. پس بهتر است همیشه یک درصدی را برای بازگشت احتمالی در نظر بگیرید.

شناخت استعدادها با گارنت!

اگر در بخش قبلی، برای تهیهی لیست استعدادهایتان به مشکل برخوردید و نتوانستید آیتمی را پیدا کنید؛ نگران نباشید. ما به شما میگوییم که چطور استعدادهایتان را بشناسید. کافی است سری به وب سایت گارنت بزنید. در این سایت، آزمونهای معتبر و استاندارد استعدادیابی (آزمون کلیفتون- آزمون گاردنر- آزمون استرانگ) منتشر شده است. این تست به شما کمک میکند تا خودتان را بهتر بشناسید. کافی است تا در گارنت ثبت نام کنید و نهایتاً آزمونها را بدهید تا گارنت برایتان نتیجه را ارسال کند. بعد از انجام این آزمونها، به بخش قبلی برگردید و یکبار دیگر برای نوشتن لیست استعدادهایتان تلاش کنید. آرزو میکنیم بدون تجربهی هیچ شکستی، شغل مناسب و دلخواهتان را بیابید و در آن موفق شوید.

 

برچسب ها: