نوشتن اهداف به افراد کمک میکند تا درک درستی از چیزهایی که میخواهند، داشته باشند. نوشتن، روح آرزو را وارد جهان مادی کرده و آن را به واقعیت نزدیک میکند. ما اهدافمان را مینویسیم تا روزی به آنها تحقق بخشیم. اما چرا نوشتن اهداف به ما کمک میکند؟ در ادامهٔ این مقاله با پلتفرم استعدادیابی و مهارتآموزی گارنت همراه شویم تا به پاسخ این سوال برسیم.
چرا باید اهدافمان را بنویسیم؟
حتما شما هم بارها و بارها در مقالات مختلف خواندهاید که برای رسیدن به اهداف خود، باید آنها را با قلم روی یک کاغذ بنویسید. ممکن است این کار را انجام داده و یا اینکه بیتفاوت از کنار این عبارت عبور کرده باشید. آیا هیچ وقت از خود پرسیدهاید که «راز نوشتن اهداف چیست؟» یا اینکه اصلاً «چرا باید اهدافمان را بنویسیم؟». در این مطلب از وبلاگ گارنت، دلایل محکمی را برای این ترفند ارائه دادهایم. باور کنید یا نه، این روش بهتر از تکنیکهای ذهنی، جواب میدهد.
نوشتن، همه چیز را شفاف میکند
بیشتر افراد در زندگی، هدف دارند؛ اما کمتر کسی هدف خود را بهنحو شفاف و واضح شرح خواهد داد. مثلاً ممکن است بخواهید پولدار شوید. اما روش، راه و تکنیک آن را معلوم نکرده باشید. اینجا «پولدار شدن» یک هدف مبهم است. بعید میدانم کسی اینطور به اهدافش برسد. حال تصور کنید که هدف پولدار بودن را اینگونه بنویسید: «قصد دارم تا از راه نوشتن بازیهای کامپیوتری، پولدار شوم.» کمی بهتر شد. نه؟ حالا میتوان فهمید که در مسیر پولدار شدن، باید برنامه نویسی بازیهای رایانهای را یاد بگیرید. حتی اگر بخواهید، میتوانید هدفتان را از این هم صریحتر و واضحتر کنید. مثلاً نوع زبان برنامه نویسی، کمپانی مورد نظر، نوع موتور بازی و غیره را تعیین کنید.
نوشتن کمک میکند تا شما درک واضحتری از هدفتان به دست آورید. اینجور مسائل در ذهن، چندان واضح نیستند و فرصتی برای پرسش و پاسخ جهت رفع ابهام آن رخ نخواهد داد. پس لطف کنید و یک زحمت به خودتان بدهید. اهدافتان را بنویسید! سپس آنها را واضح و واضحتر تشریح کنید.
نوشتن، یادآورنده است
زندگی بیشتر ما، مشغلههای زیادی را برایمان میگذارد. درس و کار و آشپزی و رسیدگی به امور خانه و بچهها، اغلب مجالی برای فکر کردن مداوم به اهداف نخواهد گذاشت. ممکن است برایتان پیش آمده باشد که یک هدف خاص را ابتدای سال تعیین کردهاید، اما بعدها به فراموشی سپرده شده است. چه اتفاقی رخ میدهد؟ هدف لابهلای مشغلههای روزمره فراموش میشود!
نوشتن شما را از این مخمصه میرهاند! بله اگر اهدافتان را بنویسید، میتوانید کاغذ را جلوی چشمتان بگذارید. آینهی دستشویی، روی میز پاتختی، روی سیستمی که با آن کار میکنید، در یخچال و هر جای دیگری که فکر میکنید روزانه به آن نگاه خواهید کرد.
شما نباید فراموش کنید که چه چیزی را میخواهید. هرچقدر بیشتر این هدف را ببینید، انگیزهی شروع کار و حرکت در شما تقویت خواهد شد.
نوشتن، برنامهریزی زمانی را سبب میشود
یکی دیگر از معجزههای نوشتن اهداف، برنامهریزی در بعد زمانی است. وقتی در ذهنتان میگویید من میخواهم ساز گیتار را یاد بگیرم؛ شاید هربار که این هدف را مرور میکنید با خود بگویید هنوز فرصت کافی برای آغاز یادگیری ساز دارم. اما اینطور نیست! روزی به خودتان میآیید و میبینید که برای هدف خود کوچکترین گامی برنداشتهاید!
وقتی هدفتان را نوشته و آن را صریح و شفاف بیان میکنید؛ زمانبندی و نظم خوبی به آن میبخشید. مثلاً میتوانید بنویسید که تا پایان چهل سالگی باید فلان زبان را یاد داشته باشم، فلان ساز را بنوازم، فلان مهارت را بهدست آورم، فلان کشور را دیده باشم و … . این «تا پایان چهل سالگی»، معلوم میکند که شما چقدر زمان دارید تا به هدف خود برسید.
نوشتن زمانبندی هدف، سبب میشود تا هدف شما شکل ساختاریافتهتری را بهخود بگیرد. در نتیجه، بهتر میتوانید برای آن برنامهریزی کنید. ناگفته نماند که هرچقدر بازهی زمانی را شفافتر و دقیقتر بیان کنید، برنامهی هدف شما منظمتر خواهد بود.
نوشتن هدف، به مسیریابی آن کمک میکند
یکی از مهمترین عواملی که ما را از حرکت بهسوی اهدافمان باز میدارد، سردرگمی در شناخت مسیر خواهد بود. ما نمیدانیم که چطور میتوانیم به هدفمان برسیم. مثلاً من میخواهم انگلیسی را مثل بلبل صحبت کنم، اما چطوری؟ نمیدانم؟! خب ذهن من یکسری رویابافی خواهد کرد. مثلاً خودم را تجسم میکنم که در رسانهها، انگلیسی را بسیار روان صحبت میکنم! اما هرگز ذهنم تلاشی نمیکند که چطور میتوانم اینقدر روان صحبت کنم!
وقتی هدفم را روی کاغذ مینویسم، ذهن درک میکند که دقیقاً از چه مسیری میتواند به هدف دست پیدا کند. مثلاً مینویسم باید زبان انگلیسی را یاد بگیرم. سپس برای شفافتر کردن آن میگویم قرار است از کلاسهای آموزشی، کتابهای خودآموز و ویدیوها برای یادگیری زبان استفاده کنم. و باز در مراحل بعد، عنوان کتاب، عنوان آموزشگاه و همه چیز را درمیآورم.
میبینید که مسیر یادگیری زبان برای ذهن من روشن شده است. اکنون ذهن میتواند تجسم کند که من در حال مطالعهی آن کتاب هستم. من در حال رفتن به آن آموزشگاه هستم و … تا به هدفم برای صحبت کردن زبان انگلیسی، برسم.
ایجاد انگیزه با نوشتن هدف
آیا هیچ وقت برایتان پیش نیامده که در ابتدای هدفگذاری، خیلی مصممتر و بانگیزهتر باشید؟ شاید رفته رفته آن شور و شوق اولیه را از دست بدهید. صحبت از انگیزه است. انگیزه مهمترین نیروی محرکهای است که شما را در مسیر رسیدن به هدف سوق میدهد. وقتی انگیزهتان را از دست بدهید، احتمالاً تلاشهایتان متوقف خواهد شد.
عوامل زیادی روی انگیزهی شما تأثیر میگذارد. شکستهای پی در پی، نگرش منفی اطرافیان، عدم توانایی برای رسیدن به هدف، مسیرگذاری اشتباه و … میتواند در تضعیف انگیزه، نقش داشته باشد. شاید برایتان جالب باشد که نوشتن هدف، میتواند تا حدودی جلوی از بین رفتن یا کاهش انگیزههایتان را بگیرد.
هدفتان را بنویسید و به آن نگاه کنید. مثلاً وقتی میخواهید به اندام ایدهآل برسید، یک برنامهی ورزشی و رژیم صحیح غذایی خواهید چید. شاید زمانبر بودن دستیابی به این هدف، شما را از ادامهی مسیر دلسرد کند. اما وقتی به نوشتهی هدف نگاه میکنید، مجدد نیرو میگیرید.
به عنوان یک نکتهی مهم بهخاطر داشته باشید که بیشتر افراد در مسیر رسیدن به اهداف خود تنها هستند! این شما هستید که باید خودتان به خودتان انگیزه بدهید. در مسیر رسیدن به هدف، دشمن بیشتر از دوست و مشوق دیده میشود. پس از هر روشی که میتوانید، انگیزههای خود را تقویت کنید.
نوشتن، اعتماد به نفستان را تقویت میکند
اگر روش نوشتن اهداف را دنبال کنید، بعد از مدتی میبینید که گزینههای زیادی از اهداف، تیک خوردهاند. بله! شما شاهد رسیدن به اهداف خود خواهید بود. زمانی یکی از اهداف من خرید یک وسیله بود که پول کافی برای آن نداشتم. این وسیله تقریباً مثل یک رویا برای من باقی مانده بود. حدود هشت سال پیش این گزینه در لیست اهداف من تیک خورد! باورم نمیشد! من آنقدر پس انداز کرده بودم تا آن وسیله را بخرم!
هر هدف دیگری که بنویسید، به همین شکل خواهد بود. بنویسید، واضح توضیح دهید، مسیر و برنامهی زمانی آن را معلوم کنید، انگیزههای خود را تقویت کنید و شروع به عمل کنید. یک روز برمیگردید و میبینید که هدف در دستانتان است!
نوشتن، سبب مدیریت میشود
مسیر رسیدن به هدف، همیشه ساده نیست! گاه چالشهای بسیاری پیش رو قرار میگیرد. گاه مسیر را اشتباه انتخاب کردهایم؛ گاه دچار تنبلی میشویم و هزاران هزار دلیل دیگر که میتواند دردسرساز باشد. برای حل این مشکل، شما به یک ارزیابی منظم نیاز دارید.
شما باید مانند یک مدیر، رفتار خود را در پایان یک بازهی زمانی کوتاه بسنجید. اگر دارید یک ساز یاد میگیرید، روند پیشرفت خود را ارزیابی کنید. اگر چیزی در این بین اشتباه باشد، آن عامل را بررسی کرده و ببینید چطور میتوانید اثر آن را خنثی کنید. مثلاً ممکن است درد دست شما، مانع از ادامهی نوازندگی شود. شما باید مدیریت کنید که این درد، ناشی از اجرای غلط تکنیک است یا ضعف عضلات دست؟ حال برنامهای بچینید تا این مشکل را حل و فصل کنید.
شما در این مدیریت، میتوانید پیشرفتهای خود را جشن بگیرید. اگر قرار است وزنتان را به عددی معین برسانید، هر کاهش وزن که شما را به آن نزدیک میکند، یک پیشرفت است. این یعنی شما موفق شدهاید در مسیر تعیین شده باقی بمانید. بهخودتان پاداش دهید تا انگیزهی خود را برای ادامهی راه ترغیب کرده باشید.
نوشتن، عادت میسازد
یکی از دشواریهای رسیدن به هدف، عادت نداشتن برای اجرای تکنیکها است. عادت را میتوان تاحدودی با انگیزه مرتبط دانست. وقتی انگیزهی شما قوی باشد، احتمالاً به مرور زمان به انجام روتین اهداف خود، عادت خواهید کرد.
خوشبختانه نوشتن هدف، در این زمینه نیز کمک کننده است. وقتی هدف خود را مینویسید، کمکم آن را به یک عادت و روتین تبدیل خواهید کرد. ممکن است اجرای این عادت در ابتدا یک چالش باشد. اما با گذشت زمان این چالش جایگزین هدف خواهد شد.
تمرکز، راز نوشتن اهداف است
شما برای اینکه بتوانید کاری را به پایان برسانید، باید بهخوبی روی آن تمرکز کنید. هرچقدر در این زمینه، بیشتر تلاش کنید؛ احتمال موفقیت و به ثمر رساندن آن کار افزایش مییابد. در نظر داشته باشید که تمرکز کردن آنقدرها که به نظر میرسد، ساده نیست! در مسیر رسیدن به هدف، سختیهایی هم وجود دارد!
تصور کنید قصد کاهش وزن خود را دارید. یک همبرگر، سیب زمینی سرخ شده با سس پنیر، شیرینیهای خامهای و دوناتهای سرخ شده، بسیار وسوسه انگیز است. اما وقتی هدفتان را مینویسید و هر روز به آن نگاه میکنید، ذهن درمییابد که چیزهای مهمتری نیز وجود دارد. در نتیجه، تمرکز خود را روی کاهش وزن و رسیدن به اندام ایدهآل معطوف خواهد کرد.
نوشتن هدف سبب افزایش خلاقیت میشود
خلاقیت رکن مهمی است که میتواند شما را در مسیر رسیدن به هدفتان یاری کند. منظورمان از خلاقیت، ایجاد تکنیکها و راهکارهایی است که مسیر راه را هموارتر و سادهتر مینماید. وقتی هدف خود را روی کاغذ مینویسید، دید همه جانبه و وسیعتری از آن بهدست میآورید، بنابراین ذهن فعال شده و روشهای جدیدی نیز اختراع خواهد کرد.
البته بهعنوان یک توصیهی مهم، در نظر داشته باشید که شما باید هر روش را بهخوبی بسنجید. گاه روشهای مبتکرانه، کمی ضعیف بوده و دارای عیبهایی نیز هستند که باید با بررسی بیشتر، در نظر گرفته شوند.
نوشتن اهداف، سبب ایجاد تعادل خواهد شد
یک نکتهی مهم دیگر که از طریق نوشتن به آن دست پیدا میکنید، ایجاد تعادل در زندگی میان کار و سرگرمی خواهد بود. زندگی انسان از چندین بعد تشکیل شده است که تمام آنها اهمیت دارند. بعد شغلی و حرفهای، بعد سرگرمی و تفریح، بعد توسعهی فردی و غیره از ابعادی هستند که در زندگی دیده میشوند.
وقتی شما هدف خاصی را بهصورت ذهنی ترسیم میکنید، ممکن است تعادل این ابعاد را بههم بزنید. مثلاً کسب درآمد بیشتر، هدفی است که بعد کار و شغلی را برایتان برجستهتر مینماید. در نتیجهی این امر، شما از دیگر ابعاد زندگی خود عقب میمانید. اما اگر تمام اهداف را روی کاغذ ترسیم کنید، بهتر میتوانید همهجانبه پیش رفتن را ملاحظه و مدیریت کنید.
نوشتن، سبب خودآگاهی میشود
شاید مهمترین معضل هر فرد، عدم شناخت خود باشد. با خودتان خلوت کنید. چقدر خودتان را میشناسید؟ اصلاً میدانید چه چیزهایی دوست دارید؟ چه استعدادهایی دارید؟ چه کارهایی خوشحالتان میکند؟ اگر برای پاسخ به این سوالات بیشتر از معمول باید فکر کنید، شما خودآگاهی جامع و خوبی ندارید.
اگر بتوانید خواستههای خود را روی کاغذ بنویسید، رفته رفته به دید جامعی از خودتان میرسید. تمام چیزهایی که برایتان مهم است، چیزهایی که دوست دارید و … را ترسیم کنید. این کاغذ، اولویتهای شما را نشان میدهد.
اگر میپرسید که خودآگاهی چه فایدهای دارد، باید بگوییم که خودآگاهی، در بسیاری از تصمیمهای زندگی و برهههای خاص اهمیت دارد. جایی که دچار تردید و دودلی هستید، میتوانید با تکیه بر خودآگاهی، تصمیم بهتری بگیرید. تصمیمی که به احتمال کمتری شما را پشیمان میکند.
کلام آخر!
برخی از تکنیکها در عین ساده بودن، نتیجهی فوقالعادهای دارند. این روشها گاه آنقدر ساده هستند، که درک نتایج حاصله از آن طریق کمی دشوار است. ماهیچههای خوش فرم شکم یک ورزشکار، با چند تکنیک ساده مانند دراز و نشست، شنا و غیره ساخته میشود. تکنیکهایی که همهی ما بلد هستیم! دقیقاً راز رسیدن به اهداف در افراد موفق نیز برخاسته از همین تکنیکهای ساده است. یکی از این روشها، نوشتن هدف است که مفصلاً در این مطلب دربارهی آن حرف زدیم.
به عنوان کلام پایانی، توصیه میکنیم تا حداقل بهصورت آزمایشی، یک مدت زمان را برای نوشتن اهدافتان در نظر بگیرید. همهی چیزهایی که میخواهید را واضح و شفاف بنویسید. فرض کنید قرار است کسی اهدافتان را به شما ارائه دهد. همهچیز را برایش بگویید. سپس مسیر و برنامهی زمانی معلوم کنید. انگیزه و همت خود را بهکار بگیرید تا اهدافتان را بهدست آورید.
گارنت هر ماه با توجه به نیاز مخاطبان خود، رویدادهای توسعه فردی متعددی را برگزار میکند. یکی از این رویدادها، رویداد جسارت زیستن گارنت است. در این رویدادهای مفید، افراد موفق و اساتید ایران حضور پیدا میکنند و دربارهٔ چالشهای زندگی خود صحبت میکنند. برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این رویداد، وارد صفحه رویداد جسارت زیستن گارنت شوید.